مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
امورى از قبيل قرار دادن پليدى در انسان و نيز تنگ ساختن سينه و گمراه كردن فرد، امورى وجودى نيستند كه خداوند آن ها را افاضه كند، بلكه صرفا به معناى امساك رحمت و باز نكردن درهاى نعمت است ؛ و ما يمسك فلا مرسل له من بعده از اين رو استناد فعل انجام دادن به اين عناوين نشانه ى حقايق وجودى بودن آن ها نيست . زيرا وجودى يا عدمى بودن چيزى ، يعنى در عالم موجود است يا فقط از امرى وجودى انتزاع شده است ،مسئله اى عقلى و نيازمند برهان عقلى است كه براى هر دو طرف ، وجود يا عدم ، بيان مى شودبراى مثال ، جهل مقابل علم امرى عدمى است ؛ يعنى جهل عدم علم است به چيزى . پس اگر در عرف گفته مى شود: فلانى جاهل است يا جهل به او رسيد يا به جهل مبتلا شد، نمى توان نتيجه گرفت كه جهل امرى وجودى است . زيرا مسئله عقلى است نه لفظى افزون بر آن كه ، اگر عرف هم از عدمى بودن بعضى از صفات اطلاع يابد، به آن امور بسان امور سلبى مى نگرد و نفسى را در ضمن آن لحاظ مى كند. در اين صورت ، هر چند از نظر عرف قضيه ى فلانى جاهل است موجبه ى محصله است جمله به صورت اثباتى بيان مى شود، ولى در حقيقت قضيه ى موجبه ى معدولة المحمول است كه در آن محمول به معناى نفى و عدم علم است اكنون كه روشن شد براى فهم دقيق قرآن ، شرط زمينه ساز و مانع باز دارنده وجود دارد و نيز روشن شد كه جهل و گناه و هر چه به اين دو مربوط مى شود، مانع تدبر و انديشه در قرآن و پرده اى در برابر فهم عميق آن است ، معناى اين سخن الاهى آشكار مى شود: فما لهؤ لاء القوم لا يكادون يفقهون حديثا (206) و لهم قلوب لا يفقهون بها (207) و و لكن المنافقين لا يفقهون (208) و و طبع الله على قلوبهم فهم لا يعلمون (209) ، چنان كه حضرت رضا عليه السلام به بعضى از اين آيات و مشابه آن ها، استدلال كردند نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |